بهرهگیری از میراث کشتی باچوخه و تقویت تشکیلاتی انجمن برای رسیدن به استقلال این ورزش، تصویب اساسنامه و بودجه یک ضرورت است
ادامه راه تشکیلاتی انجمن، میتواند بهزودی تشکیل «فدراسیون ملی چوخه» یا حداقل «انجمن ورزشی» را با اساسنامه و بودجه مصوب، نوید دهد.
کسانی که خواسته یا ناخواسته از ورزش «کشتی باچوخه»، ورزشی بدون ساختار تشکیلاتی، بدون دفتر، بدون بودجه و امکانات، بدون مقررات رسمی، بدون لباس استاندارد، بدون داور و مربیِ آموزش دیده و سیاستزده، نام می برند، فکر میکنند که با مظلومنمایی بیشتر میتوانند به این ورزش کمک کنند، در حالی که نمیدانند با ناتوان جلوه دادن کشتی باچوخه، مسئولین تصمیمگیر را دچار سردرگمی کرده و بیشترین ضربه را به این ورزش میزنند.
اول:
اگر ورزشی از گذشتههای دور تاکنون دوام آورده است، نشان از این دارد که، مقررات آن به طور شفاهی وجود داشته و در سال ۱۳۵۶ در مشهد و سپس در سال ۱۳۹۵ در بجنورد و مجددا در سال ۱۳۹۸ در مشهد مورد بازنگری قرار گرفته و متناسب با استانداردها بهروزرسانی شده است و هماکنون نیز «کتاب قوانین و مقررات کشتی باچوخه(چوخه) در «استاد کتابخانه ملی» ثبت شده و به همت «انتشارات دانشنگار» در دسترس همگان قرار دارد.
دوم:
اگر کشتی باچوخه تاکنون به ورزشهای جودو، آلیش، کوراش، پهلوانی کمک کرده است، پس میتواند به عنوان «مادر چندین ورزش» شناخته شود که این هم نشان از وجود حامیان و منابع قدرتمند انسانی در این ورزش است.
سوم:
بها دادن به خدماتِ گذشتگان، ارزشگذاری به تلاشهایی که انجام میشود و آرزو برای موفقیت آیندگان، یک وظیفهی اخلاقی است و کسی نیست که کشتی چوخه را بشناسد ولی خدمات «استاد منوچهر لطیف و همکارانشان» را در سال ۱۳۴۲ برای برگزاری مسابقات رسمی «جام زیتون طلایی» را در «شیروان» نادیده بگیرد، یا تلاشها و حضور بیوقفهی پهلوانان چون «احمد وفادارها، ابوالقاسم سخدریها، یعقوبعلی شورورزیها، قربانمحمد بهادریها» و یا تلاش تحسینبرانگیز پهلوان «ابراهیم آزمونها» و «پهلوان قدیر نخودچی» برای برگزاری مسابقات کشتی باچوخه و رقابت چوخهکارها «بر روی تشک»، گزارشات دلنشین و اثرگذار «استاد هادی عامل» و تاریخ نگاری «استاد محسن سیلاخوریها» و مانند آنان را قدر نداند.
چهارم:
وجود دهها گود و میدان ورزشی در سالهای اخیر که گود بابانظر و گود شهر خانلق از جدیدترینهاست و برگزاری مسابقات باشکوه در گودهای معروف چشمه زینلخان اسفراین، روستای رهورد قوچان، شیرکوه شیروان، امام مرشد فاروج، آشخانه و مانه و سملقان، روستای برغمد، دوبرار بجنورد، شهر گرماب فیروزه، شهر بار نیشابور و گود مهدی آباد مشهد، سبزوار، فریمان، چناران، جوین، شهر آلماجق، دیزادیز و سلطان زیرابه قوچان، خلیج فارس تربت جام، روستای پلبند باخرز تایباد و دهها گود بزرگ و کوچک دیگر، سرمایههای بیمانندِ کشتی باچوخه در کشور هستند.
پنجم:
رقابت هزاران چوخه کار و ورزشکاری که فقط در فصل هر بهار لباس چوخه به تن میکنند و در گودهای عمدتا خاکی، به رقابت میپردازند و صدها نفر از آنان بر سکوهای قهرمانی میایستند و حتی مسابقات کشوری و نوجوانان و جوانان در تربت جام و پهلوان سال در طرقبه و مشهد و لیگ در اصفهان، نشان دیگری از قدرت مردم و اهالی کشتی باچوخه و جوانان چوخه کار در این کشور است.
ششم:
آیا کسی را میشناسید که کشتی باچوخه را بشناسد ولی استاد هادی عامل، پهلوان ابراهیم آزمون و پیشکسوتان عالی مقام زنده یادها: قربانمحمد بهادری، حسنخان حسنپور، عقیل شاهی، براتعلی زمانی، رمضانعلی شکفته، سید حسین مصطفوی، محمد قلندران، ، هادی نامدار و سایر کارشناسان برجسته را در مجامع بازنگری مقررات چوخه را تحسین نکرده باشد و ارزش بزرگان و پهلوانان کشتی باچوخه مانند موسی کشوری، احمد سدیدی و رضاعلی فشانجردی(ججو)، عزیز نظری و سهراب سراب و مانند آنها را نداند.
هفتم:
یاد زندهیاد دکتر راهچمنی و رهنمودهای مهندس رضا نوروززاده، حاج آقا محمدباقر ذاکری از نمایندگان ادوار مختلف مجلس، پهلوان ابراهیم آزمون مسئول کمیته پیشکسوتان، پهلوان ایوب حسنی دبیر انجمن و مسئول برگزاری مسابقات، پهلوان علیرضا رستمی مسئول کمیته فنی و همکارانشان، پهلوان محمود کلاته عربی مسئول کمیته داوران و همکارانشان، آقای قاسم زاده این دلسوز کشتی باچوخه در استان تهران و همکارانشان، پهلوان حمید زاهدی مسئول واحد آموزش، پهلوان یونس کریمان مسئول کمیته مربیان و خدمات دکتر محمدرضا حاتمی، دکتر محمد حسن نژاد نایب رئیس و مهندس خسرو رحمتی از اعضای شورای راهبردی و پهلوان هادی رستمی مسئول تیمهای ملی چوخه و مهندس احسان علیآبادی و همکارانش در روابط عمومی انجمن چوخه کشور را فراموش کند؟!
سخن پایانی:«ارزشگذاری به «انجمن کشتی باچوخه» و ادامه قدرتمند این راه تشکیلاتی، میتواند تشکیل «فدراسیون ملی چوخه» یا حداقل تشکیل «انجمن ورزشی» با اساسنامه و بودجه مصوب را در آیندهی نزدیک نوید دهد.